Hana's daily writings

از زندگی می گویم .از حال و افکارم و تصمیم هایم.از لبخند و گریه هایم

Hana's daily writings

از زندگی می گویم .از حال و افکارم و تصمیم هایم.از لبخند و گریه هایم

درد در آغوش شک بودن

سه شنبه, ۱۴ اسفند ۱۳۹۷، ۰۹:۰۶ ب.ظ

آدمی در اغوش شک رشد میکند بزرگ میشود پیر میشود و میمیرد .

روزی که فهمیدم شک جز جدا نشدنی زندگیه و نمی تونم همیشه در یقین باشم خیال کردم این دونستن میتونه حالمو بهتر کنه .که کرد .اعتراف میکنم که حالمو بهتر کرد .دیگه یه لنگ پا در هوا مدتها صبر نمی کردم تا یقین پیدا کنم بابت هر چیزی تا بتونم ادامه بدم .تونستم در هاله ای از شک ادامه بدم و تلاس کنم و رشد کنم و شکست بخورم .


ولی وقتی دیدم این شک در یک جایی دیگه هم هست نتونستم تحمل کنم .شک به خودم .شک به توانایی های خودم .دست کم گرقتن خودم و توانایی هام .آی که درد داره .در استانه ی امتحان پره هستم و بازم مثل صدها امتحانی که دادم و در همه شون شک داشتم به خودم و توانایی و علمم که میتونم موفق بشم در امتحان یا نه و اون روزا یا ساعات عذاب اور قبل امتحان که خودمو دست کم میگیرم و یه جورایی میزنم تو سر خودم و تمام تلاش هایی که برای اون امتحان کردم به یاد دارم .بزرگترین دشمن ات خودت باشی شاید همین جاها باشه که معنا پیدا کنه .و من میخوام مادرانه خودمو در اغوش بگیرم این دفعه و نواش کنم و بگم :خوب درست که نمی دونی جواب امتحان چیه ولی مگه یادت رفته همه ی راهی که اومدی .غول هایی که پشت سر گذاشتی .شک همیشه هست .شک از ندونستن جواب امتحان و جو روز امتحان ولی تو حق نداری به خودت شک داشته باشی .میفهمی چیه میگم؟ هرکسی هم به تو بگه نمی تونی و نمیشه آزاده که بگه ولی اون کسی که نباید و نمی تونه و حق نداره  اینو بگه خودتی .چون میدونی خودت چقدر برای جایی که وایسادم تلاش کردم وعشق گذاشتم.دل و جوون گذاشتم .باارزش ترین دارایی مو پاش گذاشتم وقتمو.

کنار این شک چیزی که غیرقابل تحملش کرده شروع مقطع جدید زندگیمه .زندگی ام .اینترنی . و اون جمله ای که از یک نفر مدام داره تو ذهنم رژه میره.این که صبر کن ببین میتونی اصلا؟


محدودیت ها رو دیدن خوبه قبول ولی اینکه خودمو دست کم میگیرم باعث میشه به جای فکر موفقیت و رشد و تلاش حرف های دلسرد کننده ی ادمای دیگه درون ذهنم رژه بره.به جای اینکه خودم پشت خودم وایسم وایسادم روبروی آدمی که درون ذهنم بلدش کردم و اصلا به سلامت شخصیت اش شک دارم و اجازه میدم اون حرفشو پرت کنه تو صورتم.و آی درد داره این پرت کردن .از اون ادم بیرونی ناراحت یا خشمگین نیستم بلکه از اون قسمتی از وجودم ناراحتم که در قالب تصویر اون داره تو دلمو خالی میکنه.و میخوام بهش بگم :چرا به جای اینکه پشتمو خالی کنی و بترسونیم نمی مونی کنارم و کمک ام نمی کنی و تا در  این مسیر  بتونم .مگه نمی گی سخته؟خوب هر چیز سختی اتحاد همه رو میخواد چرا کنارم نمی مونی ؟چرا تکیه گاهم نمیشی؟ تو تکیه گاه خوبی میتونی باشی  اینو از جدیت و محکم بودنت فهمیدم و منم تو این مرحله برای مواجهه شدن و تحمل و رشد کردن به همین جدیت و محکمیت وخشک بودن تو نیاز دارم .تا عبور کنم و موفق باشم .میشه ازت بخوام به جای اینکه درون ذهنم مدام اون حرف تکراری رو بگی وایسی کنارم و رفیقم بشی و کمک ام کنی تا همه ی تلاشمو بکنم .تا بتونم حتی اگر نشد بگم همه ی تلاشمو کردم .میشه دوستم باشی .با تو دوست شدن هر کار سختی رو ممکن میکنه .باشه؟


.خوب .




پ.ن.

روزی که طبیب شدم میشینم میبینم از چه ادمایی بدم میاد.یه لیست درست میکنم .و یادم میارم همه ی ادمایی که جز اون لیست هستن رو و همه ی ادمایی که جز اون لیست نیستن رو محترم بشمارم و  نمی تونید رو به هیچ کدومشون دیکته نمی کنم .چون من فهمیدم آدمی چیزی بیشتر از این چهارچوب بدنشه .چیزی بیشتر از گوشت و استخخونه .که خارج از این چهارچوب اونقدر گسترده است که درون هیچ کتابی کامل توضیح دادنش ممکن نیست همونجور که گفتن از خدا کامل نیست .همون قسمت خدایی درون وجود اون آدم روبرو ام که من از گستردگی اش نمی دونم میتونه نتونستن رو ممکن کنه.سهل و جاری کنه . همون قسمتی  که تمام تلاشش برای فرار به سمت خدا رفتن است .همون قسمتی که خدا به بودنش و افریدنش خودش را تحسین میکند .


خدایا دوستت دارم .هرروز بیش از پیش.هرروز خالص تر از قبل.

و این را مدیون تمام دردهایی هستم که در زندگی به من نعمت دادی .

درد ها بر قلب آدم اثری حک میکنند که محال است دست غفلت زدگی و فراموش کردن آن ارمان و درس ها به آن برسد


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۱۲/۱۴
حانیه خیراندیش

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی