Hana's daily writings

از زندگی می گویم .از حال و افکارم و تصمیم هایم.از لبخند و گریه هایم

Hana's daily writings

از زندگی می گویم .از حال و افکارم و تصمیم هایم.از لبخند و گریه هایم

۱ مطلب با موضوع «برنامه ریزی و بولت ژورنال» ثبت شده است

هنوزم متوجه نشدم که چی شد اینقدر عاشقِ برنامه دار بودن هستم ؟
اگر کارایی که باید بکنم زیادم باشه،اگر حالمم آشفته باشه،میتونم با برنامه دار کردن ِ لحظه هایم خودمو نجات بدم ،ذهنمو مرتب کنم و منسجم .
عادتِ برنامه داشتن شاید از قبل دانشجو شدنم ،موقعِ دبیرستان و کنکور شروع شد ،و الان به نطر خودم حرفه ای شدم ‌.چه برنامه هایی که کمال گرایانه چیده شد توسط خودم و الان یاد گرفتم متعادل تر ش کنم ،چه شب هایی که توقع داشتم همه ی برنامه هام باید تیک بخورن تا شبِ خوبی باشه ولی الان انعطاف پذیر تر شدم .و البته کمتر تنبلی میاد سراغم .و اگر هم بیاد اون برنامه و باز خوانیش میتونه ازم دور کنه .
برنامه دار بودن،منظم و پیوسته بودن ،شاید بشه گفت ارمغان ِ دانشجوی پزشکی بودن باشه برایم ،که مجبور بودم کارهایِ زیادی رو هندل کنم در یه روز و تنها راهش برنامه دار بودن بود تا درونم آسایش داشته باشم ،تا بدونم چی اولویتمه و بقیه ی ِ کارهامو بذارم کنار یا کمرنگ ترشون کنم .
الان ،برنامه دار بودن ؛شادیِ عجیبی رو ته دلم به ارمغان میاره .برنامه دار بودن ارمغان یک عشقِ جوانیه برایم .عشقِ پزشک شدن .عشقی که هنوز بهش وفادارم .عشقی که نهایت تلاشمو میکنم تا هم در اون بهترین ِ خودم باشم و هم متعادلش کنم ،که یکی از رموز من برایِ این کار ،برنامه دار بودنه .برنامه ریزی به صورتِ شفاف و روشن .و البته دوستانه و پذیرش نقاطِ قوت و ضعف خودم کنارش .

پ.ن.اگر مدتی قبل کسی رو میدیدم که چایی رو تلخ میخوره ،میگفتم مگه میشه .تا اینکه خودمو عادت دادم به چایی تلخ خوردن .
دلیلِ اصلیم ؟چون با هرچیزی دیگر چایی رو بخوریم عملا مزه ی چایی حیف میشه و در حقیقت من چایی رو برای خودش نمی خورم اگر با قند بخورم ،و شروع کردم به احترام به مزه ی واقعی چای .
خواستم بگم اینو که هر چیزی شدنیه ،شاید همون کسی که امروز به نظرمون عجیب بیاد ،آینده خودمون باشه :)
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ بهمن ۹۷ ، ۱۳:۰۵
حانیه خیراندیش